مفاهیم بازدارندگی و ثبات راهبردی در سیاست خارجی روسیه، رابطه با امریکا و مسئله ایران
مقدمه
بازدارندگی راهبردی و ثبات راهبردی دو مفهوم بهممرتبط در سیاست خارجی و دفاعی روسیه هستند که در اسناد بالادستی این کشور و اظهارات نخبگان کرملین انعکاس پررنگی دارند.
هدف این مقاله بررسی الگوی روابط ایران و روسیه در خاورمیانه جدید در دوره آقای روحانی و پوتین است. به این منظور، ضمن بررسی چرایی فقدان الگوی مشخص در این روابط در بسیاری از مقاطع دوره پساشوروی، به تحلیل الگوی کمثباتِ «تعامل تاکتیکی رژیمی تهدیدمحور» که در مقطع مورد مطالعه این مقاله بر روابط دو کشور حاکم است پرداخته میشود.
هرچند نام افغانستان همواره تداعیکننده خاطرهای تلخ در سیاست خارجی روسیه است و روسها تا سالها پس از خاتمه جنگ دوره شوروی مایل به پرداختن به این کشور نبودند، اما تهدیدات ناشی از افغانستان مسکو را ناخواسته وادار به ورود به موضوعات مرتبط با این کشور کرده است.
یکی از مشکلات عمده در روابط ایران و روسیه در دوره پساشوروی بیثباتی و فقدان چهارچوبه مشخصِ تعامل برای تأمین منافع مشترک است. این روابط حتی در شرایط فعلی که همکاری نزدیکی بین دو کشور از جمله در سوریه شکل گرفته نیز از این آسیب بهدور نبوده و پیشبینی روند آتی آن دشوار است. مولفههای مختلفی در چرایی این امر دخیل هستند
روسیه 29 دسامبر 2016 با علنی کردن توافق خود با ترکیه در مورد صلح همهگیر در سوریه جلوهای دیگر از رویکرد چندلایه و چندبرداری خود در سیاست خارجی و در مورد خاص سوریه را به نمایش گذاشت. این توافق در شرایطی به دست آمده که تا چندی پیش روابط مسکو و آنکارا در وضعیت تنش بود و روند بهبود آن در دوره جدید نیز هنوز شکل کامل خود را بازنیافته است.
پوتین در سخنرانی سالانه خود در برابر مجمع فدرال (1 دسامبر 2016) ضمن تأکید بر آمادگی روسیه برای همکاری برابر با امریکا، مسئولیت مشترک دو کشور در تأمین امنیت و ثبات بینالمللی را متذکر شد و تعامل مسکو و واشنگتن برای حل مشکلات جهانی و منطقهای را به نفع تمامی جهان دانست.
روابط مسکو و واشنگتن در دوره پساشوروی با نوسانات مختلفی همراه بوده و اوج و حضیضهای متفاوتی را تجربه کرده است. هرچند در برخی مقاطع این روابط متعادل بوده، اما «صلح سرد» و «جنگ سرد» نیز بخشی از این روابط هستند که مصادیق آن در دو سال اخیر و پس از تعمیق اختلافات در بحران اوکراین و خاورمیانه مشهود هستند.
هرچند
روسیه در دوره پساشوروی منفعلانه، مکرهانه و یا عملگرایانه ساختار
یک-چندقطبی دوره پساجنگ سرد و برتری نسبی غرب در این نظام را پذیرفته، اما
با تأکید بر موقت بودن آن هیچگاه این ساخت را به عنوان نظام پایدار
بینالمللی به رسمیت نشناخته است. سیاسیون و پژوهشگران روس شرایط فعلی را
دوره گذار به نظم جدید میدانند که طی آن روند فزاینده تکثر در عرصه
بینالملل با تضعیف بلوک و هژمونی غرب، قدرتیابی بازیگران جدید چون اعضاء
بریکس و مهمتر از همه انتقال ثقل قدرت و ثروت از غرب به شرق تسریع
میشود.
پس از گذشت بیش از نیم قرن از خاطره تلخ اشغال ایران توسط ارتش شوروی و خروج سربازان روس از خاک ایران پس از جنگ جهانی دوم (1946) بار دیگر نظامیان این کشور با توافقی جدید پا به ایران گذاشتهاند. اما وضعیت فعلی قابل قیاس با گذشته نیست و اهداف حضور نظامی اخیر از جنبههای مختلف بهویژه به لحاظ ماهیت دیگر گونه است. با این حال، حضور پیشین و فعلی وجه مشترکی دارد که در غلبه جنبه فرادوجانبه و در ارتباط این دو حضور با تحولات منطقهای و بینالمللی قابل بررسی است.
Regional and International Goals of Russia's Military Presence in Iran
Almost half a century after Russian soldiers left Iran’s soil in the aftermath of the World War II in 1946, the country’s military has once more returned to Iran following a new agreement with the Islamic Republic.
The speed of fluctuations in relations between Russia and Turkey during the past year has been one of the thought-provoking phenomena amid rapid developments of the Middle East, which has been unexpected for many people. Before the breakout of the ongoing crisis in Syria, Ankara was considered as a “regional ally” for Moscow and both countries pointed to the possibility of increasing their trade exchanges up to USD 100 billion per year, and in the meantime, talked about upgrading their relations to a strategic level.
سرعت فراز و فرود در روابط یک سال اخیر روسیه و ترکیه یکی از پدیدههای قابل تأمل در تحولات شتابان خاورمیانه است که برای بسیاری غیرمنتظره بوده است. آنکارا تا پیش از بحران سوریه به عنوان «شریک منطقهای» مسکو یاد میشد و دو کشور با اشاره به امکان افزایش مبادلات تجاری تا 100 میلیارد دلار در سال از ارتقاء این روابط به سطح راهبردی نیز سخن به میان میآوردند.
نتیجه نشست سران ناتو در ورشو و تصمیم برای تقویت زیرساختهای نظامی این سازمان در لهستان و کشورهای بالتیک را در برداشت اولیه میتوان ادامه سیاست روسیهستیزانه و تشدید سیاست مهار و دربرگیری روسیه دانست. اما نگاهی کلانتر به پازلهای اقدامات نظامی غرب به رهبری امریکا از گسترش ناتو تا توسعه سپر ضدموشکی و تقویت پایگاهها و حضور نظامی در نقاط مختلف جهان نشان از وجود تمایلات توسعهطلبانهای فراتر از «روسیه» و تلاشی پیوسته برای حفظ و تقویت هژمونی آن در گستره جهان دارد.
Expansion of NATO and its Missile Defense System Pose a Common Threat to Iran and Russia
In the first take, continuation of Russophobic policy of the North Atlantic Treaty Organization (NATO) and intensification of its policy to contain Russia can be considered as the main results of the recent summit meeting of NATO in the Polish capital city of Warsaw and an outcome of the decision made by its members to bolster military infrastructure of this organization in Poland and the Baltic states.
آمادگی
ترکیه برای احیاء روابط با مسکو، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، برخی
زمزمهها در قاره سبز مبنی بر ضرورت بازبینی در روابط با کرملین، افزایش
تمایلات در خاورمیانه به توسعه روابط با روسیه و تغییرات پیشرو در کاخ
سفید فرصتهای جدیدی هستند که انتخابها و فضای مانور هرچه گستردهتری را
در عرصه خارجی برای مسکو فراهم میکنند. عملگرایی نیز امکان نظری و عملی
برای بهرهبرداری حداکثری از این فرصتها را به کرملین میدهد.
Tactical Changes in Russia’s Foreign Policy and Iran's Caution
Turkey’s
readiness to restore relations with Moscow, Britain’s exit from the
European Union, circulation of some rumors on the Green Continent about
the need to revise relations with the Kremlin, increased willingness
among Middle Eastern countries to develop relations with Russia, and
forthcoming changes in the White House are all new opportunities, which
provide Moscow with more options and more expanded maneuvering space in
its foreign policy. Adoption of a pragmatic approach, on the other hand,
makes it possible for the Kremlin from both theoretical and practical
standpoints to make the most of these opportunities.
بررسی ماهیت روابط ایران و روسیه و اینکه این روابط تا چه میزان امکان ارتقا به سطح راهبردی را دارد، موضوع بخش دوم کتاب (مجموعه مقالات): «چشمانداز روابط ایران و روسیه» به قلم آقای علیرضا نوری است.
روسیه بهواسطة تاریخ پرفرارونشیب، جغرافیای گسترده، اقتصاد متنوع، فرهنگ مختلط، اجتماع مرکب، ویژگیهای سیاسی، مزیتهای ژئوپلیتیکی و امتیازات ژئواکونومیکی یکی از ساختهای پیچیده و خاص در نقشة جهان است