دخالت دولت و گروههای ذینفوذ در رسانههای روسیه: حاکمیت اولیگارش
مقدمه رسانههای جمعی از ارکان اصلی جامعة مدنی محسوب شده و از آنها به عنوان «رکن چهارم» دموکراسی و سلاح سیاسی نیرومند در مبارزة قدرت نام برده میشود.[1]
چکیده جامعة اقتصادی یورآسیا از جمله نهادهای منطقهای حوزة شوروی است که در مدت کوتاه عضویت ازبکستان در آن، هیچگاه «حس جامعه بودن» را برای آن متبادر نکرد و این کشور در نهایت با اسناد به برآورده نشدن انتظارات خود، تصمیم به خروج از آن گرفت.
مقدمه حضور یک و نیم دههای روسیه در «گروه هشت» چه به صورت میهمان، عضو ناظر و یا دائم همواره با انتقادها و ابراز تردیدهایی در خصوص شایستگی آن برای حضور در این نهاد همراه بوده است.
مقدمه به طور معمول از انتخابات به عنوان یکی از شاخصهای اصلی وجود روندهای دموکراتیک در یک نظام سیاسی یاد میشود که کارویژة مهم انتقال قانونی و مسالمتآمیز قدرت و چرخش آزاد نخبگان در سطوح مختلف مدیریتی یک کشور از طریق آن محقق میشود.
مقدمه یکی از پیامدهای مهم فروپاشی شوروی بروز چالشهای ذهنی و عینی در خصوص وجاهت اقتدار عمودی و سیستم متمرکز سیاسی بود که در دهة 70 (90 م) به نحو ملموسی در نوع رابطة مسکو و مناطق نمود بیرونی یافت.
چکیده پوتین از ابتدای به دست گرفتن قدرت دستیابی به جایگاهی بایسته در معادلات جهانی و بازیابی موقعیت «قدرت بزرگ» روسیه را هدف اصلی دولت خود اعلام و با اتکاء به رویکردی واقعبینانه توانست روند صعودی منزلتیابی این کشور در سلسله ترتیبات نظام جهانی را به طور نسبی تا پایان ریاستجمهوری خود حفظ کند.
چکیده مرور تاریخ و فرهنگ سیاسی روسیه حاکی از آن است که نخبگان «سختاندیش» این کشور همواره به مؤلفة نظامیِ قدرت به عنوان اولویتی غیرقابل اغماض مینگریستهاند.
مقدمه به تبع فروپاشی شوروی و نابسامانیهای عدیدة پس از آن فساد به پدیدهای نهادینه و فراگیر در روسیه تبدیل شده، حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور را به بصورت منفی زیر تأثیر قرار داده و چالشی مهم در روند توسعة آن بوده است.
مقدمه نشست غیررسمی سران «سیآیاس» 17 خرداد در حاشیة نشست جهانی اقتصاد در پترزبورگ با شرکت سران 12 کشور عضو از جمله دمیتری مدودف (برای اولین بار در مقام رئیسجمهور) برگزار شد.
تنش در روابط امریکا و بلاروس که پس از انتخابات ریاستجمهوری اسفند 1384 این کشور آغاز شده بود، 11 اردیبهشت با اخراج 10 دیپلمات امریکایی از بلاروس به اوج خود رسید.
مقدمه پس از فروپاشی شوروی توانمندیهای نظامی روسیه همانند سایر بخشها با افت قابل ملاحظه روبرو شد و این کشور جایگاه خود به عنوان ابرقدرت نظامی دوران جنگ سرد را به نحو محسوسی از دست داد.
مقدمه سیاست خارجی روسیه در دورة پس از شوروی مراحل و تحولات مختلفی را پشت سر گذاشته است. در مرحلة اول (سالهای 78-1370 (1999-1991)) و به عبارتی در دورة «فلجِ»[1] روسیه غرب با این کشور به عنوان یک شکستخورده رفتار میکرد.
چکیده فساد به تبع نابسامانیهای عدیدة دورة پس از فروپاشی شوروی به پدیدهای فراگیر در روسیه تبدیل شده، حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور را به بصورت منفی تحت تأثیر قرار داده و چالشی مهم در روند توسعة آن بوده است.
چکیده باز شدن نسبی فضای سیاسی روسیه در دهة 70 (90 م) با پویای نسبی احزاب در فرایندهای سیاسی همراه بود. طی این دهه احزاب هر چند به طور نسبی متأثر از فضای متکثّر سیاسی و اجتماعیِ پس از فروپاشی شوروی به تقویت روندهای قانونی و مشارکت نظری و عملی در حوزههای مختلف از جمله حوزة سیاست خارجی اقدام کردند.
مقدمه پوتین با التفات به کاهش توان نظامی (و عدم مناسبت آن در فضای کنونی نظام بینالملل)، تنزّل موقعیت سیاسی و مشکلات ساختاری اقتصاد روسیه و نیز متأثر از اصل کارآمدی ابزارها و استفاده از کارآمدترین آنها در رویکرد عملگرایی خود، منابع انرژی را مهمترین برگ برندة این کشور در عرصة رقابتهای بینالمللی میداند
مقدمه یکی از مهمترین شاخصههای رویکرد عملگرایانة پوتین در سیاست خارجی و نقطة قوت او این است که او بر خلاف گورباچف و یلتسین به ضعفها و محدودیتهای منابع روسیه در این حوزه از جمله کاهش قابل ملاحظة توان نظامی، افت توان اقتصادی و تنزّل موقعیت سیاسی روسیه در عرصة بینالملل دیدی واقعبینانه دارد
روابط ایران و روسیه طی سالها و دهههای اخیر را از این جهت میتوان خاص دانست که علیرغم گسترش قابل ملاحظة روابط نظامی طرفین، روابط اقتصادی و سیاسی هیچگاه از سطح خاصی فراتر نرفته و سطح کنونی روابط نیز همواره محل تردید طرفین بوده است.