مقدمه
حملات مستقیم نظامی روسیه در سوریه بار دیگر پیچیدگیهای رفتاری سیاست خارجی کرملین را اثبات کرد و این در حالی بود که بسیاری حتی در خود روسیه نیز احتمال چنین اقدامی را اندک ارزیابی میکردند. اعتراف سیاستمداران غربی به اینکه از تحرکات و حملات نظامی روسیه در سوریه درک درستی ندارند، موید این مدعا و این واقعیت است که برای فهم منطق رفتاری سیاست خارجی کرملین باید مطالعات بسیار بیشتری صورت پذیرد. به هر حال، مسکو پس از هفتهها بسترسازی در اقدامی بیسابقه حملات نظامی مستقیم در سوریه را آغاز کرد که ضمن پیچیدهتر کردن کلاف سردرگم سوری، واکنشها و گمانههای مختلفی را در پی داشته است. این حملات که پس از تهاجم شوروی به افغانستان برای اولین بار در خارج از مرزهای «سیآیاس» صورت میپذیرد، در کنار مزیتهای «متصور»، به حتم هزینههایی نیز برای روسیه خواهد داشت.
اهداف حملات نظامی
روسیه در حالی عملیات نظامی خود در سوریه را آغاز کرد که حتی منتظر واکنشها به پیشنهاد چند روز پیشتر آقای پوتین در سازمان ملل مبنی بر ضرورت تشکیل ائتلافی گسترده برای مقابله با تروریسم در سوریه نشد. و این در حالی بود که همزمان امریکا طی ابتکاری در سازمان ملل، نشستی را با حضور رهبران و مقامات عالیه برخی کشورها برای تقویت ائتلاف بینالمللی فعال در سوریه ترتیب داده بود و مسکو با اقدام خود، این نشست «تحقیر» کرد. هم از این رو بود که سناتور مککین اشتباهات دولت اوباما را باعث آن دانست که پوتین بتواند روسیه را مجدداً وارد تحولات خاورمیانه کند.[1]
هرچند کرملین دلیل ورود نظامی به سوریه را درخواست «دولت قانونی دمشق» و «علیه تروریسمی» اعلام کرده که منافع آن را تهدید میکند، اما اهداف کلانتر آن بر کسی پوشیده نیست. مسکو به خوبی میداند که با این حملات که با اقدامات ائتلاف بینالمللی هماهنگ نیست، توان از بین بردن «تروریسم» در سوریه را ندارد. صرفهنظر از تردید مسکو به گسترش دامنه حملات خود به خاک عراق، نکته دردسترس دیگری که اهداف کلانتر روسیه را اثبات میکند، همزمانی حملات هوایی آن در سوریه با اقدام اخیر طالبان در تصرف شهر قندوز افغانستان است.
این اقدام طالبان که یکی از مهمترین موفقیتهای میدانی این گروهک طی سالهای اخیر است، تهدیدی کمتر از داعش برای روسیه نیست و مسکو بارها نگرانی خود را در این باره اعلام داشته است. حال این سئوال مطرح میشود که اگر دولت «قانونی کابل» از مسکو «درخواست» میکرد که اقدامات نظامی علیه طالبان انجام دهد (لشکر 201 روسیه مستقر در تاجیکستان حدود صد کیلومتر با قندوز فاصله دارد)، آیا کرملین این درخواست را اجابت میکرد؟ پاسخ تا حدود زیادی منفی است. لذا، نمیتوان چندان با این استدلال روسها موافق بود که روسیه برای مقابله با «تروریسم» نیروهای خود را به سوریه کسیل داشته و بهتر است با تروریسم تهدیدکننده منافع خود در خارج از خاک خود درگیر شود.
مهمترین هدف روسیه حفظ «تنها نقطه استقرار ژئوپولیتیکی» این کشور در خاورمیانه و حاشیه مدیترانه و استفاده از این نقطه به عنوان سکویی برای نفوذگذاری در معادلات خاورمیانه است. از لازمههای اصلی حفظ این نقطه، حفظ دولت «هوادار» کرملین در سوریه است. بر همین اساس، مسکو با کمک و حملات نظامی مستقیم در حمایت از این دولت بر آن است تا با استفاده از خلاًهای موجود، ضمن قدرتنمایی سیاسی- نظامی، اهمیت این «نقطه استقرار ژئوپولیتیکی» و عزم خود به حفظ و تقویت «دولت هوادار کرملین» را گوشزد کند. بر همین اساس، ظاهراً مسکو در حملات خود تفاوتی بین گروههای مختلف معارض در سوریه قائل نیست و هر گروهی که در مقطع حاضر موجودیت دولت دمشق را به خطر اندازد، احتمالاً میتواند هدف حملات باشد.
این فرض نیز مطرح شده که هدف روسیه ضرورتاً حفظ بشار اسد نیست، بلکه محکم کردن جای پای خود در سوریه و استفاده از آن به عنوان اهرمی برای اعمال نفوذ در هر نوع توافق سیاسی در دوره انتقالی یا پسااسد است. فرض دیگر در باب هدف روسیه این است که در صورت تجزیه سوریه، ادامه حیات دولت «هوادار» کرملین را در قالبی کوچکتر، اما مستقل در غرب سوریه (سواحل مدیترانه) تضمین نماید.[2] پیچیدگی اوضاع در سوریه پیشبینی سناریوهای آتی را مشکل میکند، اما به نظر میرسد مسکو در شرایط حاضر حفظ «دولت هوادار خود» را بهترین گزینه برای حفظ منافع ژئوپولیتیکی خود میداند و جهتگیری حملات هوایی آن نیز برای تحقق این منظور است.
همین امر، یعنی تباین هدف مسکو با هدفگذاری غرب و متحدان منطقهای آن که تغییر رژیم سیاسی در دمشق را دنبال میکنند، باعث انتقاد آنها از حملات هوایی روسیه شده و این در حالی است که آنها از این حملات در صورتی که به تضعیف داعش و حل مسئله پناهجویان مساعدت کند، استقبال میکنند (کاهش هزینهها). حتی برخی از آنها نامتمایل نیستند که روسها در باتلاق سوریه گرفتار شوند، اما به خوبی میدانند که مسکو به دنبال اهداف کلانتری است و همین مسئله باعث نگرانی آنهاست.
محدودیتها و هزینهها
تعدد بازیگران و متغیرهای داخلی، منطقهای و بینالمللی دخیل در موضوع سوریه محدودیتها و هزینههایی را برای ماجراجویی نظامی روسیه در سوریه ایجاد خواهد کرد. توان محدود نظامی روسیه به طور کلی و آنچه به روسیه منتقل کرده، مشکلات حمایت لجستیکی از نیروهای عملیاتی، هزینههای مالی عملیات، گستردگی عرصه درگیری و مخالفتهای بازیگران داخلی (سوری)، منطقهای و بینالمللی از این جمله هستند. هرچند کمکهای میدانی و اطلاعاتی سوریه، عراق و ایران میتواند به موثرتر بودن حملات کمک کند، اما مجموعه این داشتهها برای یک اقدام نظامی بلندمدت و گسترده کفایت نخواهد کرد.
تأکیدات سهگانه پوتین در مورد عملیات نظامی روسیه در سوریه مترتب بر متمرکز بودن بر «حمایت از ارتش سوریه»، «محدود بودن به حملات هوایی»، و «محدود بودن به زمان مشخص»[3]، را میتوان نشانهای از آگاهی از محدودیتها و باز گذاشتن راه فراری از وضعیتهای غیرقابلپیشبینی دانست. در همین راستا، مقامات مختلف مسکو طی روزهای اخیر بارها بر موقت بودن حملات تأکید کردهاند. با این ملاحظه، در شرایط حاضر نمیتوان تفسیری گسترده از این حملات داشت و به نظر میرسد، اهداف کوتاهمدت آن نمایش قدرت، ارزیابی وضعیت و همچنانکه اشاره شد، حفظ و تقویت دولت دمشق باشد. لذا، اینکه روسیه اساساً هدف نابودی «تروریسم» در سوریه را داشته باشد و بتواند موفقیتی در این باب کسب کند، محل تردید است.
از بار سنگین هزینههای اقتصادی نیز نباید گذاشت. هرچند غربیها بخشی از هزینههای اقدامات نظامی خود در منطقه را به صورت مستقیم و غیرمستقیم «از منطقه» تأمین میکنند، اما روسیه در وضعیتی نیست که این هزینهها را «از منطقه» تأمین کند و باید آنها را خود متقبل شود، که این مسئله افزونهای بر مشکلات اقتصادی این کشور خواهد بود. از سوی دیگر، مسکو میداند که با اقدام نظامی در سوریه، نه تنها احتمال اقدامات متقارن و نامتقارن داعش علیه منافع آن در منطقه و در خاک روسیه کاهش نخواهد یافت، بلکه افزایش نیز مییابد و انتظار بروز اقدمات تروریستی انتقامجویانه در شهرهای روسیه دور از انتظار نیست.
حملات عمد یا غیرعمد روسیه به مخالفین «غیرداعشی» سوری و احتمال اقدام متقابل آنها علیه اهداف روسی در سوریه و نیز مخالفتهای منطقهای و بینالمللی با چنین حملاتی نیز برای روسیه هزینههایی در پی خواهد داشت. اعلام جنگ (تأییدنشده) برخی از گروههای معارض از جمله «جیش الاسلام» علیه روسیه، بیانیه مشترک فرانسه، آلمان، قطر، عربستان، انگلیس، آمریکا و ترکیه در انتقاد از حملات روسیه و تأکید بر اینکه این حملات «تشدیدکننده تروریسم و افراطگرایی» است[4] و تعبیر اشتون کارتر، وزیر دفاع امریکا از این حملات به عنوان «ریختن بنزین روی آتش»[5]، در این راستا قابل ارزیابی است.
به گواه سابقه، غرب و حتی متحدان منطقهای آن نیز از توان نسبی برای اعمال فشار بر روسیه نه تنها در سوریه، بلکه در سایر جغرافیاها و زمینهها برخوردارند. با این ملاحظه، اقدام نظامی مسکو در حمایت از دولت دمشق را میتوان به قماری برای مسکو تعبیر کرد، چرا که در صورت عدم تحقق «اهداف محاسبه شده»، مسکو «برخی» داشتههای کنونی و احتمالی خود را نیز از دست خواهد داد. از جمله امکان مشارکت و هماهنگی اقدامات آتی آن با ائتلاف بینالمللی مشکلتر و شانس آن برای اعمال نفوذ بر ترکیب دولت انتقالی و پسااسد (در صورت رقم خوردن این سناریو) کمتر خواهد شد.
جمعبندی
هدف اصلی روسیه از اقدام نظامی در سوریه حفظ «تنها نقطه استقرار ژئوپولیتیکی» این کشور در خاورمیانه و حاشیه مدیترانه از طریق حفظ و تقویت «دولت تحت نفوذ خود» و استفاده از این نقطه به عنوان سکویی برای نفوذگذاری در معادلات خاورمیانه است. با این حال، پیچیدگی اوضاع و تعدد متغیرهای دخیل در سوریه که ضرورتاً تحت کنترل مسکو نیستند، تحصیل نتایج «محاسبه شده» را با تردید مواجه میکند. به نظر میرسد، مسکو نیز خود به این اقدام نگاه «راهبردی» ندارد و تحرکات نظامی آن در سوریه همچون سیاست خاورمیانهای این کشور فاقد راهبرد (بلندمدت) مشخص است. با این ملاحظه، با توجه به محدودیتها و پیچیدگیهای موجود، این حملات را باید «نمایش قدرتی» ارزیابی کرد که بسته به بازخوردها، تکان خوردن سایر مهرهها و تحولات آتی، میتواند قبض یا بسط یابد. اما نکتهای که روسیه در مورد مداخلات غرب در منطقه تکرار کرده، شاید در مورد خود این کشور مصداق یابد، و آن اینکه هرچند آغازکننده این ماجراجویی نظامی بوده، اما ضرورتاً خاتمهدهنده آن نخواهد بود و با توسعه غیرقابل کنترل وضعیت، میتواند هرچه بیشتر درگیر شده و هزینه بدهد.
نویسنده: علیرضا نوری
منبع: سایت موسسه مطالعات ابرار معاصر تهران / 11 مهر 1394
منابع
[1] Boyer, Dave (Sep 30, 2015) “McCain urges Obama to ‘wake up’ as Russia begins airstrikes in Syria”. The Washington Times. HTML: http://www.washingtontimes.com/news/2015/sep/30/mccain-urges-obama-wake-russia-begins-airstrikes-s/
[2] Naumkin, Vitaly (Sep 25, 2015) “Russian role in Syria still anyone's guess”. Al-Monitor. HTML: http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2015/09/russia-anti-terrorism-intervention-syria-isis.html
[3] Apaley, Yekaterina (Sep 30, 2015) “Why Putin risks for the sake of Syria and what it can lead”. ОАО Spbnews. HTML: http://saint-petersburg.ru/m/politics/apaley/341211/. (in Russian)
[4] “Russia accused of killing Syrian civilians, warned over non-ISIL raids” (October 2, 2015). Al Jazeera America. HTML: http://america.aljazeera.com/articles/2015/10/2/russia-accused-of-hitting-civilians-syria.html
[5] “The Pentagon has compared the operation of the Russian Federation in Syria as "adding fuel to the fire"” (Sep 30, 2015). Interfax. HTML: http://www.interfax.ru/world/470391. (in Russian)